تعریف عقد وکالت
به موجب ماده ی ۶۵۶ قانون مدنی: وکالت عقدی است که، به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری، نماینده ی خود مینماید. عقد وکالت جزء عقود جایز به شمار میرود. عقد جایز یعنی، هر یک از طرفین عقد، هر وقت که بخواهند میتوانند معامله را فسخ نمایند. طبق ماده ی ٦٧٨،٩٥٤،٦٨٣ قانون مدنی؛ موت، جنون و سفه، زمانی که رشد مؤثر باشد، هرگاه متعلق و مورد وکالت، از بین برود یا موکل آن را انجام دهد یا مدت زمان نمایندگی وکیل در مورد وکالت، منقضی شود وکالت منفسخ و از بین می رود.
تعریف وکالت بلاعزل
به طور کلی؛ وکالت بلاعزل، وکالتی است که موکل دیگر حق عزل وکیل و فسخ وکالت را ندارد.
برای درک بهتر مطلب، مثالی را خواهیم گفت: مثلاً شخصی از کسی یک واحد آپارتمان را خریداری می کند، اما ممکن است نتواند آن را به صورت رسمی انتقال دهد. به ناچار، خریدار (وکیل) از فروشنده (موکل) در دفتر اسناد رسمی، وکالت بلاعزل فروش می گیرد تا بتواند مشکلات و موانع را برطرف کند و بدون نیاز به حضور موکل، نسبت به انتقال رسمی آن اقدام نماید. به نظر میرسد، علت اصلی روی آوردن مردم به این گونه از وکالت ها، ایجاد یک رابطه حقوقی محکم و رفع تزلزل ناشی از جایز بودن عقد وکالت است.
اما برای معامله وکالتی لازم است نکات مربوط به آن را بدانید.
انواع عقد وکالت
وکالت بلاعزل: یعنی موکل، دیگر حق عزل وکیل را ندارد.
در وکالت ساده، که یک عقد جایز است و موکل هر زمان که بخواهد، می تواند وکیل را عزل و قرارداد را فسخ نماید، ولی وکالت بلاعزل در حکم عقد لازم است و طرفین حق فسخ را ندارند.
انواع وکالت بلاعزل
وکالت بلاعزل خاص: یعنی در اموری که برای وکیل معین و مشخص شده است، اختیار دارد و موکل هم حق عزل وکیل را ندارد.
وکالت تام: یعنی وکیل، در کلیه امور زندگی موکل، حق پیگیری دارد و این عقد در زمان زنده بودن موکل باقی است.
حق توکیل به غیر یعنی چه؟
اگر شخصی برای انجام کارهای مورد نظر خود، به شخص دیگری وکالت دهد تا به جای او، امور را انجام دهد، یعنی؛ حق توکیل را تفویض کرده است. به این معناست که، وکیل می تواند آنچه را که به او وکالت داده شده را به شخص ثالثی وکالت دهد. حق توکیل به غیر، قابل عزل شدن دارد.
آیا وکالت بلاعزل جهت انتقال مالکیت ملک بیع محسوب میشود؟
اگر طرفین با این نیت وکالت بلاعزل، وکالت تنظیم کرده باشند از زمان تنظیم عقد وکالت، این عقد باید انتقال بیع تلقی گردد.
نظر اقلیت قضات
تا زمانی که به مورد وکالت عمل نشده و انتقال واقع نشده باشد، حتی اگر وکالت بلاعزل هم تنظیم شده باشد نمیتوان قائل به وقوع بیع شد. مگر این که به مورد وکالت عمل شده باشد یا عقد بیع یا صلح تنظیم شده باشد.
نظر اکثر قضات
صرف اینکه وکالتنامه تنظیم شده بلاعزل باشد یا نباشد انتقال بیع محسوب نمی شود. و لذا وکالت نامه بلاعزل نمیتواند جایگزین عقد بیع باشد. لیکن ممکن است با دلایل و قراین دیگری وقوع عقد بیع، بین طرفین احراز شود. در نتیجه، نظر اکثریت تایید میشود.
نظر کمیسیون قضایی
نکات مهم وکالتنامه بلاعزل
بهتر است، افراد معاملات خود را در قالب عقد بیع انجام دهند و مالکیت خود را ایجاد کنند. زیرا؛ اگر کسی به شکل وکالتی انجام دهد، آن هم بدون آنکه، عقد بیع تنظیم کرده باشند و موکل فوت نماید، وکالت از بین می رود و وکیل نمی تواند اثبات مالکیت نماید، مگر آنکه وکیل با مستنداتی مالکیت خود را ثابت نماید.
زمانی است که ممکن است، وکیل به موجب عقد بیع از موکل مالی را خریده باشد، و از موکل (فروشنده) هم، وکالت بلاعزل فروش را داشته است، حال اگر؛ موکل فوت نماید، درست است که وکالت بلاعزل باطل و از بین می رود، ولی به معنی اسقاط (از بین رفتن) حق وکیل (خریدار) نمی باشد، و مالکیت پا برجا است، زیرا؛ طبق عقد، مالک مال بوده و وراث موکل، موظف هستند مال را به صورت رسمی به وکیل انتقال دهند.
بنابراین؛ وقتی وکالت بلاعزل فروش املاک و… را دارید، در اولین فرصت، آن را در دفاتر اسناد رسمی، بدون حضور موکل (فروشنده) اقدام و ثبت نمایید، زیرا؛ با فوت موکل، عقد وکالت از بین می رود و باید وراث متوفی برای امضاء و انتقال سند رسمی، اقدام نمایند که یک پروسه ی وقت گیر و طولانی است.